راستش نفهمیدم چرا اسمش دیوار چهارمه، شاید باید ی بار دیگ ببینم...
دیالوگایی ک دوس داشتم
- ولی ب من پاسپورت ایرانی ندادن، گفتن اسرائیل رفتی، گفتم خب کارمه همه جا رفتم، مکهم رفتم
-همه المانیا حتی اوناییک تا چارسالگی المان زندگی کرذن بلدن این جمله رو ب پنج زبون دنیا ینی همون پنج کشوری ک المان بهشون حمله کرده بگن: از بلایی ک پدرامون سرکشورتون اوردن متاسفیم!
-بعضیا برای نقاشی نصفه بیشتر پول میدن، هنر نقصه!
-دکتر کومارت میتونس ی نقاش بشه اما پزشک شد... شغلش ایجاب میکنه همه چیزو واضح بگ... این زخم چاقوعه ینی این زخم چاقوعه... پزشکی هنر نیس ک بشه توش ایهام داشت...
-قلب من ی صدای اضافی میده ک قلب اون نمیده...
این همه ی تفاوت ماست!
-ازدست دادن هرنوع امیدی ینی ازادی!
هرچند دیالوگای پارت یک قشنگتر بود، پارت دو مفهومی تر میشد..