داروگ

قاصد روزان ابری، داروگ! کی میرسد باران؟!

داروگ

قاصد روزان ابری، داروگ! کی میرسد باران؟!

47. گفتگو در تهران را نخوانید!

پنجشنبه, ۱۷ فروردين ۱۳۹۶، ۰۹:۲۸ ب.ظ

تمام کتاب را خواندم، شما نخوانید...

حالم خوش نیست، چرا دوباره برگشتم ب کتاب خواندن؟! چقدر سعی کرده بودم خودم را دور نگه دارم... وقتی میگویم درگیر کتاب ها میشوم فکر میکنید یک جو الکی است ک هر دختربچه ی ۱۸ ساله ای را میتواند بگیرد... 

تمام کتاب هایی ک خوانده ام با پایان خوش و یا پایان ناخوش و یا پایان معمولی همه و همه مرا درگیر میکنند...

گفتگوی در تهران را نباید در این حال بد میخواندم!

کتاب متوسطی بود، نثرش را پیچیده کرده بود، دلم میخواست زینب جور دیگری تمام میشد، حسین خود مهدی موسوی بود؟! حتما شخصیت بازسازی خودش بوده..! این کاریست ک نویسنده ها میکنند...

واقعا شعر گفتن یاد دادنیست؟!

ب کمی حس و حال خوب نیاز دارم، ب کمی جریان زندگی...!

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۶/۰۱/۱۷
میم. طرار