من
دوشنبه, ۲۵ ارديبهشت ۱۳۹۶، ۱۱:۳۴ ق.ظ
خسته شدم از بس ب روشون نیووردم از کارشون ناراحتم...
خسته شدم از بس همش خودم بودم...
خسته شدم ک تو خلوت خودمم تکرار نمیکنم چقد همه چیو برام سخت کردن...
من غمانگیزم
ب اندازهی تمام نفهمیده شدنام
از ادمای زندگیم خستم، واقعا خسته، واقعا بریده...
پ.ن: وقتی میگم از ادما خستم منظورم اونایی ک الان دارم بهشون فک میکنم نه لزوما همهی همه، این درمورد تمام پستام صدق میکنه!
۹۶/۰۲/۲۵